زندگی زیر سایه خورشید
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۰۱۰۲۱
خادمان امام رضا(ع) در دهه کرامت معجزهها دیده اند از او. نه که معجزهها خلاصه شود به همین چند روز، ولی معجزههای امام هشتم دراین دهه وقتی پرچم سبز رضوی دور ایران میچرخد کارهایی میکند کارستان. ۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۲ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، عصر معجزهها هرگز تمام نمیشود، حتی اگر دنیای ماشینی امروز چیزی غیر از این را تلقین کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیرزن و خوابی که دید
وحدت عماد/مسؤول کاروان
باید از روستایی به روستای دیگر میرفتیم، بین دو روستا فاصله زیادی بود که در برهوت جاده جز بیابان چیزی نبود.
همچنان میراندیم که انعکاس یک شیء درخشان کنار جاده توجه ما را جلب کرد، کمی جلوتر پیرزنی را دیدیم که کنار جاده سینی به دست ایستاده است. فکر کردیم به کمک احتیاج دارد برای همین خودرو را متوقف کردیم و سراغش رفتیم.
سلام حاج خانوم، اینجا چه میکنی؟ اگر جایی میخواین برین ما میرسونیم تون؟
نه مادر، منتظر کسی هستم.
منتظر کی؟ اینجا که همش بیابونه! مطمئنید میان؟
آره، منتظرم، مطمئنم میاد، دیشب بهم گفته که میاد.
از جیب چند تا نمک و نبات متبرک درآوردم و تقدیمش کردم و گفتم حاج خانوم ما از مشهد میآییم، خادمای امام رضا(ع) هستیم. پیرزن گل از گلش شکفت و گفت خوش آمدین، منتظر شما بودم، خوش آمدی مادر.
صحبتهایش را درست متوجه نشدم دوباره با تعجب پرسیدم: منتظر ما بودین؟ چطور؟
مشتی اسپند روی زغالهای داخل سینی ریخت و همان طور که به سمت خودروی ما حرکت میکرد، گفت: دیشب خواب دیدم، خود آقام امام رضا(ع) گفتن امروز میام به دیدنت، بهم گفتن بیام اینجا، قبل ظهر میان پیشم، خوش اومدین مادر.
عروس و داماد رضوی
جواد خدایی/ خادم
در یکی از سفرهای زیرسایه خورشید، ما به خانه یکی از شهیدان رفتیم. خانه آنها در یک شهرک مسکونی بود. در کوچه، یک خودروی عروس پارک بود که عروس و داماد هم داخل آن بودند. توقف این ماشین عروس، کمی برای ما عجیب بود یعنی در آن وقت از روز در یک کوچه خلوت، دیدن یک ماشین عروس غیرمنتظره بود. ما از خودرو پیاده شدیم و لباس خادمی را به تن کردیم. همین که لباس پوشیدیم، داماد سراغمان آمد و از ما پرسید شما از خدام امام رضا(ع) هستید؟ داماد گفت از بچگی ارادت خاصی به امام رضا(ع) داشته است و به خاطر همین هم روز عروسیاش را در شب ولادت امام(ع) گرفته است. این عروس و داماد در راه رسیدن به تالار بودند که از طرف عکاس و فیلمبردار پیام میرسد دیر میرسند و لازم است کمی در کوچهها و خیابانها رانندگی کنند تا عکاس برسد. همین شده بود که حضور آنها با حضور ما در محل زندگی شهید همراه شده بود.
غذای حضرتی
مجید کبریان/ خادم
سه سال پیش در دهه کرامت با گروه زیرسایه خورشید به یزد رفتیم و نزدیک به روز تولد امام رضا(ع) به مشهد بازگشتیم .روزی که ما و هواپیما روی باند نشست، خادمان حرم به رسم برنامه هر سال برای تبرک به زائران و مسافران، فیش غذای حضرتی دادند. در این میان به هر کدام از ما هم یک فیش رسید. در راه بازگشت، زمانی که سوار اتوبوس بودیم تا به ترمینال برویم، من به بقیه خادمان گفتم ما هر هفته، یک بار مهمان امام(ع) هستیم و برکات غذای حضرت شامل حالمان میشود، بیایید سهم خود را به زائرانی که ممکن است غذا به آنها نرسد، بدهیم. خادمان موافقت کردند و من هم فیشها را جمع کردم. همین که فیشها جمع شد یک پیرمرد یزدی رو به من گفت به خاطر کهولت سن با هواپیما آمدهام، اما همراهان دیگرم در مشهد هستند و منتظرم و پرسید میشود این فیشهای غذای حضرتی را برای آنها ببرم؟ من هم همه فیشها را به او دادم و در کمال تعجب دیدیم که تعداد فیشها به تعداد هفت و درست به عدد همراهان این پیرمرد است.
آرزوی فاطمه
عباس جلیلیان /خادم
همین یک سال پیش بود که عمل کرد؛ اما بعد از آن زمینگیر شد. حالا از ترس قطعی برق خواب ندارد، انگار نفسش به جریان برق وصل است. پدر میگوید تنفسش به خاطر دستگاهی است که به برق وصل است و بعد از قطعی برق فقط 15 دقیقه زمان داریم تا از برق ذخیره کمک بگیریم. مادر نیز در این یک سال و اندی نتوانسته است از منزل بیرون برود مگر برای خرید نان، آخر او آرام دل فاطمه است و باید در این شرایط سخت مرتب مقابل چشمانش باشد. فاطمه 11 ساله، همان دخترک بیماری است که این روزها روی بستر، قدوم سفیران امام رضا(ع) را سرمه چشم میکند. خدام از آرزوهایش میپرسند و او میگوید میخواهم حسابدار شوم و کتابم منتشر شود. لحظاتی بعد آرزوی فاطمه محقق میشود و هدیهای کوچک مقابل چشمانش گشوده میشود: کتاب او با نام «آرزوی فاطمه و کبوترش » منتشر شده است. نمیتواند سر بجنباند اما متحیر و شادمان است. تا به حال از رافت و مهربانی آقای سرزمینش شنیده بود اما حالا و در این بستر، الطاف امام رئوفش را از نزدیک مشاهده میکرد. خدام بارگاه منور رضوی صورت فاطمه را با پرچم بارگاه منور شمس الشموس مینوازند به امید شفای او و همه مریضان.
گریه امانش نمیداد
احمدرضا عرفانی/مداح و خادم
در جریان حرکت کاروان رسانهای زیرسایه خورشید به تحریریه یکی از خبرگزاریها رفتیم. وارد سالن شدیم و مراسم پرچم گردانی و مداحی شروع شد. یکی از کارکنان خیلی بیقراری میکرد و مدام به سمت پرچم میآمد و آن را میبوسید. برنامه تمام شده بود، اما او همچنان حالش منقلب بود. مدیر مجموعه به او اشاره کرد و گفت نمیدانم چه خبر است چون او زرتشتی است. ماجرا برایم خیلی جالب شده بود، به سمتش رفتم و جریان را از پرسیدم. او گفت از حضرت رضا(ع) حاجتی داشتم و نذر کرده بودم اگر برآورده شود به زیارت ایشان بروم، چند وقتی است که حاجتم برآورده شده اما فرصت زیارت پیش نمیآمد. خجالت زده شده بودم و امروز قصد کردم به هر نحو ممکن برای چندساعتی مرخصی بگیرم و با هواپیما به مشهد بروم و برگردم. در همین فکر بودم که صدای یا امام رضا(ع) یا امام رضا(ع) از تحریریه بلند شد و دیدم خادمان ایشان همراه پرچم به اینجا آمدهاند.
خلاصی از زندان
عباس عزیزی/ روحانی
سال 95 کاروان خدام به زندان زرند کرمان میروند. در یکی از دیدارها جوانی بسیار منقلب میشود و میگوید 13 سال است که به خاطر دیه در زندان گرفتارم و نامهای به خادم همراه کاروان میدهد که درون ضریح حضرت رضا(ع) بیندازد. بعد از آن برنامه دیدار با خانواده یک شهید مهیا میشود. وقتی خدام به دیدار آن خانواده میروند دو قاب عکس روی دیوار میبینند و پس از پرس و جو مادر شهید میگوید یکی متعلق به شهیدم است و دیگری متعلق به یکی از فرزندانم که 13 سال پیش در یک درگیری کشته شده و الان قاتلش در زندان است. مشخص شد که قاتل همان جوان زندانی است. خدام ماجرا را برای مادر شهید تعریف میکنند و مادر با کمال بخشندگی میگوید به امام رضا(ع) بخشیدمش.
آن مضیف و آن پرچم
محسن احمدی / خادم و مسؤول کاروان
دهه کرامت رضوی بود و به رسم هرسال پرچم متبرک حضرت رضا(ع) توسط خدام بارگاه منور رضوی به شهرها و روستاهای سراسر کشور فرستاده میشد. در اهواز اما ماجرای دیگری در حال وقوع بود؛ حکم اعدام قاتل تایید شده و در مرحله اجرا بود . با وساطت بزرگان شهر ، خادمان حضرت رضا(ع) همراه پرچم متبرک برای کسب رضایت و پایان دادن به این دعوای عشیرهای وارد منزل پدر مقتول شدند. بحث ساعتها طول کشید، اما خانواده مقتول رضایت نمیدادند، روز اول گذشت و البته قرار شد خانواده آن شب با هم مشورت کنند.
اوایل صبح فردا درخواستی از سوی خانواده مقتول مطرح میشود که همه را شوکه کرد، چون تا به حال در طول ده سالی که جشن زیرسایه خورشید برگزار میشد این اتفاق نیفتاده بود. تماسها آغاز میشود و تلاشها برای راضی کردن مسؤولان کلید میخورد، چون باید از شخص تولیت آستان کسب تکلیف شود. شرط رضایت خانواده مقتول دریافت پرچم متبرک امام رضا(ع) بود. با تصمیم تولیت، پرچم به خانواده مقتول اهدا شد و قاتل از پای چوبه اعدام برگشت، اما این آخر ماجرا نبود. خانه شیخ به مضیف حضرت رضا(ع) تبدیل و پرچم امام هشتم بر سر در آن نصب شد.
منبع: جام جم
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۰۱۰۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادوارههای شهدا، دشمنستیزی را در دلها زنده نگه میدارد
ایسنا/یزد رئیس سازمان بسیج دانشجویی کشور گفت: اگر زنده نگه داشتن یاد شهدا نبود امروز جوانان کشورمان برای دفاع از اسلام و کشورشان حتی فراتر از مرزهای ایران زمین این چنین با انگیزه نبودند.
«هادی قاسمی» شامگاه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه در مراسم یادواره شهید خوشنام که به مناسبت چهارمین سالگرد تدفین شهید گمنام در دانشگاه علم و هنر وابسته به جهاددانشگاهی یزد برگزار شد، به خاطراتی از سفرش به سوریه در سال ۱۳۹۵ به اتفاق جمعی از مدیران رسانه اشاره و اظهار کرد: هرچند در برخی کشورها در رابطه با جنگ تلاش دارند که جهتگیری تبلیغی را به سمت فراموش کردن ناگواریها و تلخیهای آن داشته باشند ولی در کشور ما به رغم گذشت سالها از دوران دفاع مقدس، همچنان تلاش داریم که آن را در اذهان مردم یادآوری کنیم.
وی با اشاره به برگزاری فستیوالها و جشنوارههای مختلف با موضوع دفاع مقدس، بزرگداشتها و یادوارههای شهدا، برگزاری اردوهای راهیان نور و سرکشیهای مداوم از خانواده شهدا در کشورمان، بیان کرد: نتیجه فرهنگی و بازخورد این اتفاقات این شده که ۳۰ سال بعد از جنگ کشورمان، جنگ دیگری هزار کیلومتر آنطرفتر از مرزهای کشورمان با جهت گیری به سمت ما اتفاق افتاد و هزاران نفر از جوانان کشورمان برای حضور در آن و مقابله با دشمن اسلام اعلام آمادگی کردند.
قاسمی عنوان کرد: امروز هم اگر دوباره جنگ برای کشورمان یا برای جبهه اسلام اتفاق بیافتد، جوانانمان برخلاف ادعای واهی برخی خودفروختگان، بار دیگر برای صیانت و دفاع، حماسی مبارزه خواهند کرد.
وی گفت: رژیم صهوینیستی نیز انتظار داشت با توسل به استراتژی فراموشی بعد از چند نسل، امروز غزه را به تصرف خود درآورد ولی مردم غزه، نفر به نفر و با تبلیغات مادرانه جور رژیم جعلی و غاصب را به فرزندانشان طی این سالها گوشزد کردهاند به طوری که اکنون نیز در میان ویرانههای شهر و کشورشان فریاد دفاع از خاکشان را سر میدهند.
رئیس سازمان بسیج دانشجویی در پایان خاطرنشان کرد: هدف از اقدامات دستگاههای فرهنگی و بر و بچههای بسیج برای برگزاری این قبیل رویدادها و یادوارههای شهدا این است که هرگز ظلم دشمن را فراموش نکنیم و در برابر تبلیغات دستگاه ظالمانه، زینبوار بایستیم و باور داشته باشیم که قدرت ۷۲ تن از سپاه چند هزار نفری دشمن بیشتر است.
آیت الله «سید محمد کاظم مدرسی» امام جمعه بخش مرکزی یزد نیز در این مراسم بزرگداشت ضمن تسلیت ایام شهادت امام جعفر صادق(ع)، به روایتی که انسانها را به زندگی همانند زندگی زنبور عسل توصیه میکند، اشاره و تصریح کرد: خداوند در قرآن کریم، زندگی دو حیوان را مقابل یکدیگر قرار داده به طوری که انسان از زندگی عنکبوتی، نهی کرده و به زندگی مانند زنبور عسل توصیه کرده است.
وی نقش استعمار در زندگی بشری را همانند زندگی عنکبوت خواند و گفت: استعمار ملتها را اسیر خود کرده و همانند عنکبوت شیره جان آنها را میمکد ولی زندگی زنبور عسل، یک زندگی اجتماعی و تولید محور به عنوان یک اصل است و از طرفی تولید زنبور عسل نیز تولیدی فاسدناپذیر است.
آیت الله مدرسی به نقل از روایتی دیگر، یکی از موجوداتی که برای خاموش کردن آتش نمرود برای سوزاندن حضرت ابراهیم(ع) تلاش کرد را زنبور عسل به حد توانش خواند و گفت: انسانها نیز باید به اندازه توان خود در راه خداوند گام بردارند تا خداوند نیز آنها را یاری کند.
وی تاکید کرد: در واقع اسلام، مرد میدان میخواهد نه تماشاچی؛ چرا که همین تماشاچیان بودند که علی(ع) را خانه نشین کردند و به حسن(ع) زهر نوشاندند و سر فرزندان زهرا(س) را بر سر نیزه کردند.
امام جمعه بخش مرکزی یزد در این باره به بیانات امام راحل(ره) در ایام پایانی تبعیدشان در پاریس نیز اشاره و عنوان کرد: امام(ره) تاکید داشتند که مردم وظیفه دارند با تمام توان از حکومت خود دفاع کند و قطعاً اگر چنین نبود ۳۰۰ هزار شهید در کشورمان برای اسلام و این نظام جان خود را فدا نمیکردند.
وی با بیان این که بر همین اساس نیز همگان در مقابل حجاب و عفاف، در مقابل ترک فعلها و در برابر اختلاس و این جامعه مسئول هستیم، گفت: باید آموزههای دینیمان را از شهدا فرا گیریم.
آیت الله مدرسی در پایان نیز اظهار کرد: شهدای بزرگمان به تعبیر سردار شهید سلیمانی تا شهید نشدند و زندگی شهادتگونه برای خود انتخاب نکردند، به فیض شهادت نائل نیامدند که ما نیز باید از آنها الگوبرداری کنیم.
اجرای سرود توسط گروه «فجر جاوید» و مداحی «مجتبی رمضانی» و برپایی نمایشگاه فرهنگی از دیگر برنامههای این یادواره بزرگداشت مقام شامخ شهید بود که با حضور پرشور اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان برگزار شد.
انتهای پیام