Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایسنا/خراسان جنوبی اسماء دختر 6 ساله‌ای است که نزدیک یک سال است زندگی نباتی دارد، او مانند دیگر هم سن و سالانش فرصت نداشت از زندگی لذت ببرد. تنها چشم دوختن به سقف و دیدن تمام آرزوهایش در آن، سهم این روزهای اسماء از تمام زندگی است.

این روزها که همه ما مشغول دغدغه‌های زندگی خود هستیم، آدم‌هایی در شهر و کنار گوش ما نفس می‌کشند که گاهی یک کمک کوچک می‌تواند حال دلشان را خوب کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای دیدن خانواده‌ای که تلفیقی از حس ایثار و صبوری و توکل بودند به روستای بارنجگان واقع در ۳۵ کیلومتری مرز ایران و افغانستان سفر کردیم. راه سخت و طولانی را از مرکز استان پیمودیم تا به خانه‌ای خاص برسیم.

به گزارش ایسنا، درب خانه‌را زدیم، زنی میانسال با آتش اسپندی در دست و عطری از جنس صلوات به اسقبالمان آمد، او مادری بود مانند تمام مادران این سرزمین که جز مهر و محبت در حق فرزند انگار کار دیگری بلد نیستند؛ نه انان گویی زندگی را خوب بلدند.

با عطر اسپند و ذکر صلوات به داخل خانه راهنماییمان کرد. خانه‌ای ساده که در آن از تجملات و تعارفات امروزی خبری نبود.

در گوشه خانه، دخترک ۶ ساله‌ای که بدون هیچ تحرکی به سقف خانه چشم دوخته بود، دیده می‌شد؛ انگار بازی‌های کودکی و تمام آرزوهایش را با چشمان معصومش برای روی سقف نقاشی می‌کشید.

کنار آرزوهای این دختر که نامش اسماء بود نشستیم و او هنوز نگاهش به سقف دوخته شده بود، گویی همچون هر کودک دیگری از آمدن مهمان خوشحال بود، اما نمی‌توانست خوشحالی‌اش را بروز دهد.

این روزها زندگی خانواده اسماء به سختی می‌گذرد. خانواده‌ای که دختر دلبندشان به طور مادرزادی از بیماری قلبی رنج می‌برد و به توصیه پزشکان در سن ۵ سالگی او را به دست تیغ جراحی می‌سپرند.

برای عمل جراحی اسماء راهی دیار طوس می‌شوند و از امام رضا(ع) می‌خواهند سلامتی دخترشان را به آنان برگرداند.

اسماء به همراه مادر پیش از عمل به حرم امام رضا(ع) رفته و از ایشان می‌خواهند سلامتی را تحفه راهشان کند. مادر و دختر تکیه بر دیوار ایوان‌های حرم زمزمه‌کنان از امام مهربانی‌ها شفا می‌خواستند. با امام خوبی‌ها نجوا می‌کنند، نجوایی در مورد دردهایی که تنها خدا و آن‌ها می‌دانند.

گریه‌های مادر برای طلب آرزویی به وسعت زندگی دخترش، فرد خیری را در حرم متوجه آنان می‌کند، آن فرد خیر منزلش را در اختیار خانواده اسماء قرار داده و ۲۲ میلیون تومان نیز برای عمل جراحی به این خانواده کمک می‌کند.

مهربانی امام خوبی‌ها در رفتار این مرد متجلی می‌شود، حال اسماء می‌تواند عمل کند، می‌تواند دوباره مانند هم سن و سالانش زندگی کند و می‌تواند سالم باشد.

عمل جراحی انجام می‌شود، اما نتیجه غیر از آن چیزی است که مادر در رویاها می‌پنداشت، آرزوی اسماء حال محال شده است. جان شیرین اما ناتوان دخترک ۵ ساله از اتاق عمل بیرون می‌آید. بدن بدون تحرک اسماء سه ماه در بیمارستان مشهد داروها را تحمل می‌کند، اما پدر و مادر پس از سه ماه تصمیم می‌گیرند او را به روستای خود برده و در خانه از او مراقبت کنند.

حال اسماء ۹ ماه است که تنها با چشمانش زندگی را لمس می‌کند. او محیط و شرایط را درک می‌کند، اما قادر به پاسخگویی نیست.

میرزایی، مادر اسماء که حال فرزند ششم را با خود حمل می‌کند، می‌گوید: مادربزرگ اسماء برای اینکه به من کمک کند، او را به خانه خود آورده و از او مراقبت می‌کند، حال آنکه مراقبت از چنین بیماری بسیار سخت است.

وی با بیان اینکه با سرنگ به دخترم آب و غذا می‌دهیم، افزود: روزگار سختی را می‌گذرانیم، اما ناامید و ناشکر نیستیم و مطمئنم این روزها به پایان می‌رسد.

میرزایی با بیان اینکه همسرم خادم مسجد است و اگر حق بیمه خود را پرداخت نکند بیمه ما قطع می‌شود، بیان کرد: کمیته امداد سبد غذایی و پوشاک دخترم را تامین می‌کند، اما برای گرفتن داروها که قیمت گزافی دارد در مضیقه هستیم.

مادربزرگ اسماء در حالی که مدام به نوه‌اش نگاه می‌کرد، گفت: زندگی سخت می‌گذرد، اما افسوس خوردن فایده‌ای نداشته و باید با توکل و امید به زندگی ادامه داد.

وی با بیان اینکه هر روز با نوه‌ام بازی و صحبت می‌کنم، به او محبت می‌کنم تا فکر نکند تنهاست، می‌گوید: چند هفته گذشته به یک باره در هنگام استحمام نوه‌ام قطره اشکی از گوشه چشمان اسماء غلطید و دوباره ما را امیدوار کرد که به زندگی برگردد.

از او می‌پرسم دوست نداری چند روزی از این زندگی دور باشی و کمی استراحت کنی، خنده‌ای بر لب می‌زند و ادامه می‌دهد: با اینکه سال‌ها آرزوی زیارت مکه و کربلا را داشتم و از سوی کمیته امداد برای رفتن به کربلا به من پیشنهاد دادند، اما نپذیرفتم و گفتم کربلای من اسماء است، با اوست که می‌توانم خدا را بیابم.

وقتی از خستگی‌هایش سوال می‌کنم، می‌گوید: من خسته نمی‌شوم، تا روزی که زنده‌ام کنار اسماء هستم به امید روزی که دوباره راه برود، بدود، بازی کند و بخندد، من به او رسیدگی می‌کنم تا خدا نیز به من رسیدگی کند.

صحبت‌هایمان به اینجا که رسید گوشی همراهی را که عکس حرم امام رضا(ع) بر روی آن حک شده بود و تصویری برای التیام بی‌قراری‌های اسماء بود، از کنارش برداشت و اسماء را بلند کرد، او را تکیه داد، پاهایش را نوازش کرده و کمی با او با مهربانی سخن گفت. انگار از او انتظار پاسخ داشت، با اینکه می‌دانست شاید این انتظار به اندازه عمرش طول بکشد.

مادربزرگ اسماء اکنون به بانوی دلسوز روستا تبدیل شده، همه اهل روستا او را بانویی صبور می‌نامند که هیچ چیز نمی‌تواند در برابر صبر او استقامت کند، حتی از دست دادن جگرگوشه‌اش.

مادر اسماء گوشی‌اش را از زیر چادرش درآورد، صدایی را پخش کرد که لالایی هرشب شب‌هایش بود، صدایی از دخترکش که با التماس از امام هشتم شفا طلب می‌کرد: امام رضا حال من را خوب کن، من مریضم، قلبم درد می‌کنه، شاه خراسان، ضامن آهو، همه مریض‌ها را خوب کن...

صدای اسماء که در اتاق ساده مادربزرگ پیچید، بغض یک ساله مادر را ترکاند، مادر گفت: تنها یک آرزو دارم و آن اینکه کودکم دوباره برایم شیرین زبانی کند، دوباره حرف بزند، احساس سیری و گرسنگی‌اش را بیان کند و بازی کند.

حال این خانواده چشم انتظار کمکی هرچند کوچک از سمت خیران هستند تا روند درمان دخترشان را پیگیری کنند تا اسماء دوباره به روزهای شیرین زندگی‌اش برگردد.

و اسماء همچنان با چشم‌هایی بامحبت مادر را نظاره‌گر بود. حال بارانی مادر و مهربانی‌های مادربزرگ وصف این روزهای این زندگی است. با مادر و مادربزرگی فداکار خداحافظی کردیم و از آن خانه که بوی ناب انسانیت و جوانمردی می‌داد، خارج شدیم، اما همچنان نگاه اسماء به ما دوخته شده بود، نگاهی که با خود دنیایی از حرف‌ها را به همراه داشت. آیا من دوباره زندگی خواهم کرد؟.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی اجتماعی محرومیت زدایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۳۷۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!

زندگی مشترک آغاز تجربه‌ای جدید است. زوج‌های جوان وارد فضایی می‌شوند که قبل از این تجربه‌اش نکرده‌اند. به همین دلیل هم ممکن است در مقطعی از زندگی به ویژه مراحل اولیه آن، اختلافاتی باهم پیدا کنند. در این شرایط هیچ چیز به اندازه شناخت اخلاق و درک طرف مقابل به دادمان نخواهد رسید.

 در گزارش پیشین برای بهتر درک شدن خانم‌ها توسط آقایان چند نکته ساده، اما مهم آورده‌ایم. این بار، اما قرار است چند نکته برای خانم‌های عزیز بگوییم تا بیشتر ستون‌های خانه‌شان را درک کنند و بیشتر هوایشان را داشته باشد.

 همین اول کار برایتان یک حدیث از امام علی علیه السلام آورده‌ایم تا بدانید هوای همسر را داشتن چقدر ارزشمند است. ایشان می‌فرماید: «جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.»

*با کلمات شما همسرتان اورست را فتح می‌کند!

همسرتان تنها فردی است که قرار است تا آخر عمر در کنارش باشید، یعنی مهم‌ترین فرد زندگی‌شما، بنابراین با زبان گرم و شیرین به همسرتان انرژی و نشاط هدیه کنید. همانقدر که باید شیرین زبانی کنید همانقدر هم باید از زبان تند و تیزتان خودداری کنید. 

یک بانوی دلسوز مراقب گفته‌هایش هست و هنگامی که با همسرش صحبت می‌کند کلمات را با آرامش به زبان می‌آورد. وقتی همسرش با عصبانیت حرف می‌زند، او را با کلمات ملایم و عاشقانه خلع سلاح می‌کند.

«زهرا رستگار مقدم» کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق می‌گوید: «وقتی مرد‌ها احساسی شوند، فکر می‌کنند اورست را فتح کردند، با حرف‌های زیبا بمب بارانشان کنید. 

وقتی از احساسات خوبشان تعریف شود، بازدهی محبتشان چندین برابر می‌شود. اگر می‌بینید همسرتان روز بدی داشته و بدون دلیل قانع کننده‌ای دنبال دعوا‌های زناشویی می‌گردد، به او بگویید حق دارد که ناراحت و بی‌حوصله باشد. جمله «عزیزم حق با توست» یک روش ساده ولی بسیار مفید برای خلع سلاح طرف مقابل و پیشگیری از دعوا‌های زناشویی بی‌معنی است. بعد از گفتن این جمله همسرتان حرفی برای گفتن ندارد و شما به طور کاملا نامحسوس حرف آخر را زده‌اید.»

*منت گذاشتن ممنوع!

برخی از خانم‌ها یک اخلاق بد دارند و آن منت گذاشتن است. به عنوان مثال هر روز به خاطر خرید جهیزیه، پختن شام و انجام کار منزل، نگهداری بچه‌ها و ... بر سر همسرشان منت می‌گذارند. در حالی که این حرف ها، ناخواسته پایه‌های زندگی‌تان را سست می‌کند. هرگز زندگی را بر اساس منت گذاشتن پایه‌ریزی نکنید، اینکار باعث می‌شود مرد از شما دوری کند و همان اتفاقی بدی که نباید بیفتد، برایتان رقم بخورد. فراموش نکنید زندگی زوجین یعنی اینکه «دیگه ما هر چی داریم به هر دو تعلق دارد» پس نگوییم این مال من است این مال توست...

*از رفتار‌های مردانه پرهیز کنید

اصلی‌ترین دلایل متمایل شدن یک مرد به یک خانم «زنانگی داشتن» اوست. از مدل راه رفتن‌تان تا نگاه کردن و لباس پوشیدن‌تان، همه اینها برای یک مرد مهم است و اگر هر کدام از اینها حالتی مردانه داشته باشد، اصلا خوشایند نیست. مردانه رفتار کردن باعث نمی‌شود یک مرد احساس راحتی بیشتری پیدا کند و کاملا برعکس جواب می‌دهد.

*وقتی کوه‌ها ترک برمی‌دارند!

خانم عزیز هرگز به شوهرتان اهانت نکنید و او را سرزنش نکنید، بلکه برعکس نهایت احترام را برایش قائل باشید و اعمال نیکش را تائید و او را تشویق کنید. وقتی همسرتان درمورد کار، دوستان یا موضوعی صحبت می‌کند، به او توجه کنید. این نشان می‌دهد به نگرانی، علایق و عقاید او احترام می‌گذارید. هیچ چیز بیش از این او را راضی و شاد نمی‌کند.

مرد‌ها مانند کوهی هستند که با بی‌احترامی همسرشان تَرَک برمی‌دارند. رستگار مقدم می‌گوید: «خانمی که به همسرش احترام نمی‌گذارد و او را دست کم می‌گیرد، بدون شک خانه‌اش مثل جهنمی است که پرخاشگری‌ها و ناسازگاری‌های همسرش را با دست‌های خودش به خانه آورده است.»

*دلربایی واقعی این است

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «بهترینِ زنان، زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد.» زنی که برای همسرش خودش را آرایش و زیبا می‌کند. اما در هر چیزی توجه به افراط و تفریط مهم است و خانمی که همه کار‌ها را رها کرده و فقط به پوشش و آرایش و عشوه و ناز کردن پرداخته این خانم دلربا نیست، بلکه نوعی تنبلی و فرار از مسئولیت است. خانمی دلربایی دارد که مدیریت زندگی و اهمیت دادن به ظاهر را با هم انجام دهد.

*همسرتان آدم آهنی نیست

جمله‌ای که باید همواره ورد زبان‌تان باشد، تشکر از همسر است. وقتی همسرتان کار‌های مردانه‌اش را انجام می‌دهد، پیش خودتان نگویید به وظیفه‌اش عمل کرده و نیازی به تشکر نیست. فکر نکنید مردتان به خاطر دست‌های قوی و توانایی‌های مردانه‌اش نیازی به شنیدن تشکر ندارد. در ازای هر قدمی که برای شما و زندگی مشترک‌تان برمی‌دارد، از او تشکر کنید. به او نشان دهید که متوجه هستید برای شما چه کار‌هایی انجام می‌دهد. 

رستگارمقدم می‌گوید: «جملات ساده‌ای مانند «ممنون که مرا صبح‌ها تا ایستگاه اتوبوس می‌رسانی» و «متشکرم که با تمام خستگی‌ات، خرید‌های خانه را انجام می‌دهی»، برای او بسیار انرژی بخش خواهد بود. یا مثلا همسرتان با کلی خستگی از کار و فعالیت روزانه به خانه می‌رسد خانم محترم و با درایت؛ توقع نداشته باشید که همسرتان همه خستگی‌هایش را پشت در بگذارد. همسرتان آدم آهنی نیست، خانه‌ای که شما بانوی آن هستید، بهترین مکان به آرامش رسیدن است، اجازه بدید کمی تجدید قوا کند بعد می‌توانید مسائل و مشکلات خودتان را آن هم با سیاست‌های خاصی برایش مطرح کنید.»

*مامان بازی ممنوع!

برخی از خانم‌ها مثل بچه‌ها دائما به مرد هرچیزی را گوشزد می‌کنند و مدام مثل یک مادر به همسرش «بُکن و نکن» می‌کند. مثلا زنگ می‌زند به همسرش، به او می‌گوید: «دخترمان داره تعطیل میشه، دم در مدرسه‌اش منتظرش نگذاری‌ها، یا خانوم رفته مسافرت زنگ میزنه به مرد میگه ۹ شب یادت نره اشغال را دم در بزاری ها. یا به او می‌گوید یادت باشه بری حموم یا یادت باشه فلان کار را بکنی و…دقیقا مثل بچه‌ها. درحالی که یک خانم با سیاست در رفتارهایش رعایت می‌کند که مادرِ شوهرش نباشد.

*سرزنش و سرکوفت؛ آفت زندگی

یکی از رفتار‌های مخربی که اثرات زیان‌آور و جبران‌ناپذیری بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد دارد، سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگر است: «صد بار گفتم این کار رو نکن، گوش نکردی حالا بکش، تو همینی دیگه، می‌دونستم این جوری میشه، بفرما اینم نتیجه هنر جناب‌عالی.» 

کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق می‌گوید: «اگر همه ما می‌توانستیم گاهی خود را به جای طرف مقابل‌مان بگذاریم، شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمی‌افتاد. سرزنش و سرکوفت زدن به یکدیگر یکی از بزرگ‌ترین آفت‌های زندگی زناشویی به شمار می‌رود.»

*این ۵ ویژگی از شما بهترین می‌سازد

از منظر امام رضا علیه السلام بهترین زن، پنج ویژگی دارد: «آسان‌گیر؛ نرم‌خو؛ موافق و همراه؛ هر وقت شوهرش خشمگین شود، خوابش نبرَد تا وقتی که شوهر از او رضایت پیدا کند؛ هر موقع شوهرش بیرون برود، از خانه و خانواده‌اش در نبود او مراقبت کند. اینطور زنی، یکی از مأموران خداست و مأمور خدا ناامید نمی‌شود…» 

در این گزارش چند نکته درگوشی برای خانم‌های خانه آوردیم تا هرچند ناچیز در بهتر شدن زندگی کمکی کرده باشیم؛ این قبیل گزارش‌های همسرانه را در ادامه بیشتر برایتان روایت می‌کنیم.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • ۲۵۰۰ یادواره محله‌محور و خانه‌محور در کهگیلویه و بویراحمد برگزار می‌شود
  • «رخ‌ مادر» امروز از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • «رخ‌ مادر» روی آنتن شبکه افق/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • «رخ‌ مادر» از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • شیطان با نقاب خواستگار
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش آموزان
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش اموزان
  • خانه مادر شهیدی که دیوارهایش مزین به عکس شهدا است